خاتمی رفت و مطمئن باشیم که کسی مثل او نخواهد بود کسی که چه بخواهیم چه نخواهیم چه مخالف او باشیم چه موافق باید قبول کنیم که گفتمان جدیدی را نه در سطح فضای سیاسی بلکه در فضای اجتماعی جامعه ایجاد کرد.گر چه عده ایی از او انتظار یک انقلاب داشتن ولی او به درست یا غلط هیچ زمان نخواست جامعه را دچار اشوب کند.او کسی بود که تاثیر زیادی بر عده ایی از جوانان داشت و شاید زندگی انها را دچار تحول کرد .واژه هایی همچون مردم سالاری ٬ تحمل مخالف٬ جامعه ی مدنی٬زنده باد مخالف من و ...را وارد فرهنگ ایران کرد ویک چهره ی جدید در صحنه ی بین المللی از ایران نشان داد .او کسی بود که در ایران (حداقل بعد از مدتها) از انتقاد از خود استقبال می کرد و باعث نشد هیچ کسی به خا طر انتقاد ویا توهین به او ودولتش به زندان بیفتد و حتی از کسی که کاریکاتور او را کشیده بود استقبال کرد. او کسی بود که برای انسانها واندیشه هایشان ارزش قائل بود و دنیا به اندیشه اش احترام کذاشت ولی در ایران عده ایی ارزشی برایش قا ئل نشدند.
تحولات او در جامعه باعث به وجود امدن ازادی های بیان وازادی های شجصی شد گرچه با ایده ال هایش فاصله ولی تحولی است که در جامعه نهادینه شده است.در مورد خاتمی چیزی که کمتر بیان شده در زمینه ی اقتصاد است که به خاطر نداشتن تریبون دستا ورد های او چندان به نظر نیامد او که با بدهی ۵۰۰ میلیون دلاری دولت قبل ونفت ۸ دلار روی کار امد کارهای زیر ساختی زیادی به دور از عوام فریبی انجام داد که خیلی ها اگر جای او بودند این پول را در جامعه می ریختند تا به طور موقتی وضعیت اقتصادی خوب بشود کارهای او وکابینه اش در شکوفایی بورس٬ فازهای پارس جنوبی٬ خود کفایی گندم وبسیاری از موارد دیگر بی نظیر است وبا گذشت زمان بروز خواهد کرد که مسلما عده ایی به پای خود خواهند گذاشت.به گفته ی خاتمی او وکا بینه اش به خصوص در دور اول هر سه روز با یک بحران روبه رو بود.او در مراسم خداحافظی گفت برخی از طرفداران اصلاحات ما، دچار شعارزدگی مفرط شدند و اولویتها را درک نکردند. آنها به روح قهرمان پرستی دامن زدند و مطالبات را بدون در نظر گرفتن اولویتها بالا بردند
برخی از طرفداران اصلاحات ما، دچار شعارزدگی مفرط شدند و اولویتها را درک نکردند. آنها به روح قهرمان پرستی دامن زدند و مطالبات را بدون در نظر گرفتن اولویتها بالا بردند.تلاش ما این بود که مردم باور کنند میزان، رای ملت است و قدرت امر زمینی است و مشروعیت قدرت منوط به حضور مردم و رضایت آنهاست. هر مکتبی که در حال انزواست، به خشونت متوسل می شود و نفس این تفکر (اسلام تندرو) نیز به شماره افتاده است و در جهان نیز نفس این اسلام به شماره افتاده است
او همانند مصدق است که در زمان خود مخالفان زیادی از هر طیف داشت ولی با گذشت زمان مصدق به اسطوره ی ازادی خواهی تبدیل شد او نیز با گذشت زمان شناخته می شود با گذشت زمانی نه چندان دور.
سلام
وبلاگ بسیار جالبی داری.
بااین که من ازسیاست خیلی کم میدانم ولی مطالبت برایم خواندنی بود.
دوست عزیز سلام
ببخش که دیر اومدم پیشت
رفته بودم سفر
نتونستم بهت سر بزنم
ممنون از محبت بیکرانت
آپدیتم
خوشحال می شم باز هم منو مهمان چشمانت کنی
وعدۀ ما زمان دلتنگی، کنار چشمه خاطراتمان...
سلام علی جان
براستی خاتمی رفت و دیگر مسی مانند او نخواهد آمد
آپدیت هستم ....
سر بزن ....
آقای خاتمی رفت و آقای احمدی نژاد اومدم این دوره هم بالاخره میگذره
فقط امیدوارم که اوضاع از اینی که هست بهتر بشه