یک سال گذشت
۱۱ اردیبهشت سال گذشته بود که گل اقا درگذشت وچراغ ابدار خانه ی طنز ایران خاموش شد.
و دیگر کسی نبود که بگوید:یک زبان دارم دو تا دندان لق می زنم تا زنده هستم حرف حق
به هر حال گل اقا شخصیتی فراموش نشدنی برای همه ی ایرانی ها خواهد بود شخصیتی که با ان در سالهایی که فضای بسته ی سیاسی حاکم بود خندیدند و حرفهایشان را از زبان او شنیدند٬ شخصییتی که به همه نیش میزد و همه او را دوست داشتن.کسی که به مسائل جامعه نگاهی متفاوت داشت نگاهی که از ابتذال کنونی به دور بود و ...
وکسی نخواهد توانست جای او را بگیرد.بعد از یک سال موئسسه ی گل اقا دوباره راه افتاده
و استسنائا هم یک شماره هفته نامه منتشر کردن ولی ماهنامه و بچه ها گل اقا به همت دختر گل اقا به طور منظم منتشر میشه.
روحش شاد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

با چند جمله از چند کاندیدا!

آقای هاشمی رفسنجانی اعلام کرده­اند که کم­کم دارند مجبور می­شوند داروی تلخ کاندیداتوری ریاست جمهوری را میل کنند و علی­رغم میل باطنی شان کاندیدا شوند.

آقای کروبی هم با اعلام این ماهیانه پنجاه هزار توامان کلی سرو صدا درست کرده است. من که البته از اقتصاد سر در نمی­آورم. ولی کاش آقای کروبی بی­خیال این پنجاه هزار تومان می­شد. اصلاً چرا در ایران همه می­خواهند سیستم اقتصادی جدید بنویسند؟

ازآقای قالیباف در مورد عملکرد ایشان در مورد برخورد اماکن، اطلاعات، مسأله­ی وبلاگ نویس­ها، روزنامه­نگاران، دستگیری دختران و پسران سؤال می­کنند، ایشان از ۱۱۰ و پلیس­راه جواب می­دهد.

آقای د کتر معین هم توی وبلاگش یک جوری نوشته که انگاری می­خواهد پس از انتخابات ریاست جمهوری درب استادیوم های ورزشی را بر روی خانم­ها باز کند تا آن­ها هم به دیدن فوتبال بروند.  اگر بتوانید جلوی نیروی انتظامی را بگیرید که اول تابستان فقط خانم ها را «گناه» نشناسد کلی کار شده. شعارهای آقای معین بعد از ا نتخاب، برای خودش که نمی­تواند آن را انجام دهد مشکل ایجاد می­کند.

 

چند وقت پیش مطالبی در مورد حکم اعدام لیلا مافی خوندم گفتم اینجا بگذارم تا شما هم بخونید. نمی دونم نظر شما در این مورد چی؟ ولی من که بعد از خوندن اکثر نوشته ها در این مورد نتونستم بفهمم که حق با کی!نمی دونم شما نظرتون چی!!!

   لیلا مافی همچنان در انتظار حکم دادگاه تجدید نظر به سر می برد


لیلا مافی طبق حکمی که نزدیک به یک سال پیش ( 29/2/83) در دادگاه بدوی (شعبه 25 محاکم عمومی اراک) برای وی صادر شد به جرم زنای با محارم به اعدام محکوم شده است. در همین حکم مجازاتهای دیگری نیز به خاطر اشتهار به فساد و نیز اشاعه فساد برای وی صادرشده است . از جمله تحمل 100 ضربه حد زنای غیر محصنه به دلیل ارتباط نا مشروع با مردان اجنبی، و تحمل 5 سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت .

پس از صدور حکم اعدام لیلا در اراک و تجدیدنظرخواهی وکیل تسخیری وی علی شراهی، شایعه ای در اراک قوت گرفت و از آنجا به روزنامه های پایتخت و سایتهای خبر رسانی رسید که می گفت لیلا از نظر هوشی ، عقب مانده ذهنی محسوب می شود.

مبنای این شایعه در آن زمان ، تست هوش و معاینه هایی بود که گفته می شد یک روان پزشک و یک مددکار مدعی آنند.عجیب این که هم این روان پزشک که نزد یک خبرنگار ادعا کرده در کودکی لیلا را معاینه کرده و به کندذهنی او اطمینان دارد و هم کسانی که احتمالا در زندان یا خارج از آن از لیلا تست هوش گرفته و باز معتقد به ناتوانی ذهنی اویند، هیچ کدام در تمام مراحل تکمیل پرونده و صدور حکم حاضر نشده اند در دادگاه حاضر شده و با ارائه مدارکی این ادعای خود را به نفع لیلا ثابت کنند.

این در حالی است که به گفته قاضی پرونده حتی اثبات عقب ماندگی ذهنی لیلا کمکی به وی برای رها شدن از حکم صادر شده توسط وی نمی کرده زیرا قانون در این باره تصریح کرده است که فقط جنون می تواند نافی مسوولیت کیفری باشد و عقب ماندگی ذهنی و حتا جهل به قانون در این باره کمکی به متهم نمی کند.
هفته گذشته سند جدیدی برای اثبات عقب ماندگی لیلا در سایتهای اینترنتی منتشر شد که باز در جهت اثبات همان ادعا گام برمی داشت و موجب شد تا نام لیلا یک بار دیگر در فهرست اخبار مربوط به زنان ایران قرار گیرد.

یک سازمان حمایت از کودکان استثنایی با استعلام از آموزش و پرورش استثنایی استان مرکزی یک بار دیگر مساله عقب ماندگی لیلا را تایید کرده است. شادی صدرکه وکالت لیلا مافی را پذیرفته در این باره می گوید: " این مدرک متاسفانه قبل از این که به دست من یا وکیل دیگر پرونده یا مقامهای قانونی برسد، سر از سایتهای اینترنتی خارج از کشور در آورده، بنابراین من در مورد مدرکی که هنوز آن را ندیده ام نفیا یا اثباتا نمی توانم اظهار نظر کنم.اما حتا اگر چنین مدرکی درست باشد، با توجه به قوانین موجود در ایران کمک چندانی به پرونده لیلا نمی کند."

صدر نیز با تاکید بر اینکه تنها فقدان کامل شعور و ادراک مسوولیت کیفری را از میان می برد، می افزاید: " گفته می شود سن ذهنی ایشان 8 سال است در حالی که ملاک برای خروج از سن کودکی، سالهای عمر یک انسان است نه میزان هوشش. بنابراین در صورت اثبات عقب ماندگی ذهنی لیلا نیز تنها دادستان مکلف به انتخاب یک قیم برای وی می شود."
وی معتقد است که حساسیت افکار عمومی و رسانه ها در مورد موکلش قابل تقدیر است اما استناد ها باید به نتیجه پرونده کمک کند.

شادی صدر که دفاع خود را در چندین بند تقدیم دادگاه تجدید نظر کرده درباره آن می گوید: " حکم اعدام برای موکلم به جرم زنا با محارم صادر شده در صورتی که وی در گفته های خود به طور مکرر از واژه تجاوز برای شرح ارتباط با برادرانش استفاده کرده است.بین زنا دادن و تجاوز تفاوت معنایی بسیاری وجود دارد "

قاضی پرونده لیلا با وجود اینکه وی در اعتراف چهارم خود زنا با برادرانش را انکار و کمتر از آن را اقرار کرده است، در مورد او با استناد به این که "قاضی به علم رسیده است" انکار را نپذیرفته و حکم به مجازات اعدام می دهد در حالی که در مورد برادران وی پس از سه بار اقرار به زنا و انکار در اعتراف چهرام ، انکار آنها را پذیرفته است.صدر در این باره نیز می گوید:" چگونه است که قاضی محترم تنها نسبت به اقدام به زنا در مورد موکل من علم پیدا کرده و در مورد برادران وی بدون استناد به علم ، به صدور 70 ضربه شلاق اکتفا کرده اند؟"

لیلا مافی پس از دستگیری اعضای یک مرکز فحشا ابتدا به جرم حضور در آن باند مورد بازجویی قرار گرفته و در طی دوران بازجویی و در اقرارهای شخصی اش به داشتن ارتباط جنسی با برادرانش نیز اعتراف می کند که این اقرار جدید، پرونده جدیدی برای وی می گشاید که اینک به خاطر سه بار اقرار کردن به زنای کامل با برادران خود و یک بار انکاری که پذیرفته نشد، منتظر رد یا تایید حکم اعدام خود نشسته است.

لیلا مافی دختری است که از 8 سالگی توسط خانواده خود به مردان بیگانه ای که می توانستند جای پدرش باشند، فروخته شد. او از 10 سالگی مورد تجاوز برادرانش قرار گرفت و کم کم هوسهای مردانه ای که وجود او را جز برای پر کردن خلا های جنسی خود نمی خواستند، زندگی او را تسخیر کردند.
امروز قانون با گذشته لیلا کاری ندارد. گذشته او و همه کسانی که این زندگی را برای او رقم زده اند، به دست فراموشی سپرده شده است.
قاضی محمدی او را مشهور به زنا و عامل فحشا می داند و حتا وکیل تسخیری وی علی شراهی معتقد است وجود او جامعه را به فساد تهدید می کند. سوال این است که آیا هرگز مردانی که از یک کوکدک 8 ساله دیروز یک روسپی امروزی ساخته اند نیز در یک دادگاه صالح محاکمه م ی شوند؟
جالب است بدانیم که رئیس باند فحشایی که لیلا را صیغه خود کرده و وی را به مردان مختلف اجاره می داد به پنج سال زندان، 75 ضربه شلاق و یک سال تبعید به شهر طبس محکوم شد.برادران لیلا نیز که وی به خاطر تجاوز آنها روزهای رسیدن به مجازات نهایی خود را می شمارد، بعد از تحمل 75 ضربه شلاق بابت اقرار به زنای با محارم و بعد، انکارآن و نیز تحمل 99 ضربه بابت رابطه نا مشروع در حد دون زنا محکوم و مجازات شدند.
وقتی از شادی صدر در باره آخرین اخبار این پرونده می پرسم می گوید: تا جایی که اطلاع دارم قرار بوده که در روزهای پایانی سال 83 ، رسیدگی به این پرونده شروع شود اما تاریخ دقیقی برای پایان این رسیدگی به من ابلاغ نشد.

وکیل لیلا همچنین از نداشتن امکان ملاقات تنها با لیلا گله مند است و می گوید که به خاطر ممنوع الملاقات بودن موکلم امکان گفت و گوی دو نفره را نداریم و صحبت کردن درباره این پرونده در حضور مقامهای زندان چندان کارآمد نیست. وی خواستار این است که با رفع این مشکل بتواند مثل سایر زندانیان در هر مراجعه نیم ساعت به تنهایی با موکلش گفت و گو کند.
صدر که به دفاع خود و محق بودن موکلش در بسیاری از موارد خوشبین است ، امیدوار است که رای دادگاه بدوی در مرحله تجدیدنظر شکسته شود.
                                                                                به نقل از سایت زنان ایران

برای خواندن مطالب بیشتر اینجا را کلیک کنید.